از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
تن خسته سوی خانه دل خسته می کشم
وای از این حصار دل آزار خسته ام
دلگیرم از خموشی تقویم روی میز
از رنگ رنگ دیوار خسته ام
از اون که گفت یار تو هستم اما نبود
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام
با خویش در ستیزم و از دوست در گریز
از حالم مپرس که بسیار خسته ام

نظرات شما عزیزان:
آرمان 
ساعت20:23---19 اسفند 1391
سلام...
وبلاگت عالی عالیه....
موفق باشی پاسخ:مرسي دوست خوبم خوش حال مي شم بازم بهم سر بزني:-))))))))))))
|